امشب دلم از آمدنت سر شار است/ فانوس به دست کوچه دیدار است
آنگونه تو را در انتظارم که اگر/ این چشم بخوابد آن یکی بیدار است!
ای خسته مرا دار زدی خسته نباشی/ آتش به این شب تار زدی خسته نباشی
ای غصه دمت گرم که در لحظه ی شادی/ با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی...