-
شانس
دوشنبه 16 دیماه سال 1387 22:18
کسانی که همه چیز را ناشی از شانس می دانند، با زبان بی زبانی میگویند: مرده باد لیاقت و با این گونه شعارها، دل مشغولیهای پوچ برای خویش می آفرینند
-
رفیق
یکشنبه 15 دیماه سال 1387 10:28
هزار تا رگ دارم و هزار تا رفیق, اما تو شاهرگی و تک رفیق
-
شب
یکشنبه 15 دیماه سال 1387 10:26
خواب ناز بودم شبی دیدیم کسی در میزند در را گشودم روی او دیدم غم است در می زند ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا غم با آن همه بیگانگی هر شب به من سر می زند
-
عادت
شنبه 14 دیماه سال 1387 12:38
چه کنم دست خودم نیست که یادت نکنم خواستی گل نشوی تا به تو عادت نکنم
-
زندگی
شنبه 14 دیماه سال 1387 12:35
زندگی رو از شیشه ی جلو نگاه کن ، نه از آیینه ی عقب
-
آسمون
شنبه 14 دیماه سال 1387 12:30
آسمون به دریا گفت : این بالا خیلی خوبه ٬ همه جا رو میشه دید ٬ دریا گفت این پایین از اون بالا هم بهتره ٬ چون فقط تو رو میشه دید … تقدیم به آسمون قلبم
-
عزیز
جمعه 13 دیماه سال 1387 13:52
امروز را برای بیان عشق به عزیزانت غنیمت بشمار ، شاید فردا احساسی باشد، اما ... عزیزی نباشد!
-
تلاش
جمعه 13 دیماه سال 1387 13:50
به همسرت نیکی کن . اگر همسر نداری به دوست دخترت نیکی کن . اگر دوست دختر نداری یکی پیدا کن . اگر پیدا نکردی تلاش کن . اگر تلاشت نتیجه نداد خاک بر سرت کنن بی عرضه بی خاصیت
-
روزگار
پنجشنبه 12 دیماه سال 1387 20:50
بازی روزگار را نمی فهمم ! من تو را دوست دارم تو دیگری را....دیگری مرا ...وهمه ی ما تنهاییم.
-
شروع
پنجشنبه 12 دیماه سال 1387 20:49
هیچ کس نمی تواند به عقب برگردد و از نو شروع کند، اما همه می توانند از همین حالا شروع کنند و پایان تازه ای بسازند
-
ارزش
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 16:29
میدونستی که اشک از لبخند باارزش تره؟ چون لبخند رو به هرکسی میتونی هدیه کنی اما فقط واسه کسی اشک میریزی که نمیخوای از دستش بدی.
-
نگاه
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 15:21
میروی و من فقط نگاهت میکنم ، تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم ، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن هست اما برای تماشای تو همین یک لحظه رو دارم.
-
دست نکش
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 15:20
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش شاید دیگه هیچ کسو مثل اون دوست نداشته باشی... و از کسی که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن چون شایدهیچ وقت هیچ کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشه.
-
دلت نخواد
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 15:13
تا حالا شده عاشق بشی ولی دلت نخواد بدونه؟؟؟؟ تا حالا شده تمام شب گریه کنی بدون اینکه بدونی چرا دلت بخواد تا صبح بیدار بمونی ولی بدونی به جایی نمی رسی تا حالا شده رفتنشو تماشا کنی ولی نخوای بره بعد آروم تو دلت بگی دوست دارم اما نخوای بدونه تا حالا شده....
-
لبخند
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 15:00
میدونستی که اشک از لبخند باارزش تره؟ چون لبخند رو به هرکسی میتونی هدیه کنی اما فقط واسه کسی اشک میریزی که نمیخوای از دستش بدی.
-
ساده
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 14:58
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش شاید دیگه هیچ کسو مثل اون دوست نداشته باشی... و از کسی که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن چون شایدهیچ وقت هیچ کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشه.
-
بال
دوشنبه 9 دیماه سال 1387 12:56
گفتم : چه سخت است؟ گفتی : چه زیباست گفتم : تا به کی؟ گفتی : تا به آن وقت که چون شمع بسوزی از سر تا به پای گفتم : افسوس که ندانی در این سوختن بالهای تو هم خواهد سوخت ای پروانه من
-
دروغ
دوشنبه 9 دیماه سال 1387 12:55
هیچوقت از دوست داشتن انصراف نده..حتی اگه کسی بهت دروغ گفت بازم بهش فرصت بده...عشق رو تجربه کن حتی اگر توش شکست بخوری .......اینو بدون که اگه کسی وارد زندگیت شد و گذاشت رفت علاوه بر اینکه خاطره بجا میزاره می تونه یه تجربه هم بجا بزاره
-
گله
یکشنبه 8 دیماه سال 1387 19:37
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست گفتم که صبر کن و گوش به من دار گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست پرواز عجب عادت خو بیست ولی تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست گفتی که کمی فکر خودم باشم و آنوقت جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت بگذار بسوزد دل من...
-
تمنا
یکشنبه 8 دیماه سال 1387 19:35
برای عشق تمنا کن ولی خار نشو. برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده . برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن . برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر . برای عشق وصال کن ولی فرار نکن . برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن . برای عشق...
-
اشک
یکشنبه 8 دیماه سال 1387 19:35
من اگر اشک به دادم نرسد می شکنم اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم بر لب کلبه ی محصور وجود، من در این خلوت خاموش سکوت، اگر از یاد تو یادی نکنم، می شکنم اگر از هجر تو آهی نکشم، تک و تنها، می شکنم به خدا می شکنم
-
سکوت
یکشنبه 8 دیماه سال 1387 19:31
در سکوت می توان نگاه را معنا کرد و آن را با عشق به دل پیوند زد می توان بهار را به دیدار برگهای خزان زده برد و برای رازقی های امید از عطر دوست داشتن گفت می خواهم سکوت کنم و تنها به حرف نگاهت گوش کنم
-
همیشه
شنبه 7 دیماه سال 1387 20:58
همیشه یه کسایی بودن که بهم میگفتن چرا تو عشق نداری؟همیشه بودن کسایی که بهم بگن عشق یعنی زندگی... میگفتن اگه عاشق نشی یعنی زندگی نکردی... ولی بهم نگفتن اگه اسیر یکی بشی دلت میسوزه...بهم نگفتن اگه با چشاش نگات کنه انگار تموم جونتو به آتیش میکشن...بهم نگفتن اگه تموم روز ببینیش بازم دلتنگش میشی...بهم نگفتن ممکنه یه روز...
-
کبوتر
شنبه 7 دیماه سال 1387 20:56
ما چون ز دری پای کشیدیم ،کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه ی بامی که پریدیم ، پریدیم رم دادن صیدِ خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم صد باغ بهارست و صلای گل و گلشن گر میوه ی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم وحشی ! سبب دوری و این قسم سخن ها آن نیست که ما هم نشنیدیم...
-
اینجا بودی
شنبه 7 دیماه سال 1387 20:55
کاش اینجا بودی کاش در باغچه سبز دلم می ماندی کاش شعر غم من را ز افق های غریب نگهم می خواندی کاش اینجا بودی کاش گلهای فراق تو گهی می پژمرد کاش گنجشک دلت در غم من می آزرد و جدایی می مرد کاش اینجا بودی کاش اینجا بودی
-
سکوت
شنبه 7 دیماه سال 1387 20:53
در سکوت می توان نگاه را معنا کرد و آن را با عشق به دل پیوند زد می توان بهار را به دیدار برگهای خزان زده برد و برای رازقی های امید از عطر دوست داشتن گفت می خواهم سکوت کنم و تنها به حرف نگاهت گوش کنم
-
تو
شنبه 7 دیماه سال 1387 19:14
تو دریایی و من موجی اسیرم...که می خواهم در آغوشت بمیرم... بیا دریای من آغوش بر کش...نمی خواهم جدا از تو بمیرم
-
گریه
شنبه 7 دیماه سال 1387 19:13
گریه شاید زبان ضعف باشد شاید خیلی کودکانه شاید بی غرور......... اما هر وقت گونه هایم خیس میشه می فهمم نه ضعیفم نه یک کودکم بلکه پر از احساسم
-
دل تنگ
شنبه 7 دیماه سال 1387 19:00
وقتی دل تنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوستت داره،وقتی نا امید شدیبه یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی. وقتی ساکت شدی به یاد بیار کسی رو که به شنیدن صدای تومحتاجه
-
بنویسم
جمعه 6 دیماه سال 1387 16:14
نمی دانم محبت را بـر چه کاغذی بنویسم که هرگز پاره نشود بـرچـه گلـی بـنویـسم که هـرگز پرپر نشـود بـر چه دیواری بنویسم که هرگز پاک نشود بـر چه آبـی بنویسم که هـرگز گل آلود نشود وسرانجام بـر چه قلـبی بنویسم که هـرگز سـنگ نشود