سحر که برگ گل تر شد ز شبنم / نسیم ، آهسته زلفش ریخت بر هم
بیاور عطر زلفش سوی فایز / مرا فارغ کن از غم های عالم . . .
دوستان خرده گرفتند که چرا دل به تو دادم / باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرائی ؟!؟
نه یادم میکنی نه میروی یاد / به نیکی باد یادت ای پریزاد
مرا کردی تو ای دوست فراموش / فراموشی ست رسم آدمیزاد . . .
عشق را وارد دعای خود کن ، زیرا دعا زیباترین گفتگوی عاشقانه با خداست . . .
خواهم ز خدا که بی وفایم نکند / غرق گناهم ولی رهایم نکند . . .