من نه مرد عشقم 

 

نه هلاک رفاقت 

 

فقط یه دل میخوام تو دنیا  

 

که رو قولش بمونه تا قیامت

شعر

تقدیم به آن کسی که 

 

آفتاب مهرش 

 

در آستان قلبم 

 

همچنان پا برجاست 

 

و هرگز غروب نخواهد کرد

شعر

همیشه سر وقت دلم می گرفت  

 

باهات حرف می زدم  

 

آخه حرفات....  

 

صدات.... 

 

منو آروم می کرد 

 

ولی حالا.....

شعر

خستم از لبخند اجباری 

 

خستم از حرفهای تکراری

شعر

سپس اینجا نشستی گریه کردی نمی خواهم ببینم اشک سردی 

 

به روی گونه ات یا دیدگانت گذشتم از تمام آنچه کردی

شعر

امروز بی قرار تر از دیروزم 

 

چون می دانم امروز خواهی آمد